“همیشه نگران…”: یووراج سینگ در مورد ژست متحرک ساچین تندولکار در طول درمان سرطانش

ساچین تندولکار فقط یک بت کریکت برای یووراج سینگ نیست، بلکه یک “فرشته نگهبان” است که راه حل ها و درس های باورنکردنی را در مواقع بحران، چه در زمین و چه در خارج از زمین ارائه می دهد. یووراج یکی از بزرگترین بازیکنان توپ سفید هند و قهرمان دو قهرمانی جام جهانی، یکی از نزدیکترین دوستان تندولکار در رختکن هند بوده است و برای او استاد یک مربی زندگی است.

یووراج که در حال حاضر تعطیلات خود را در کریکت می گذراند، می گوید: “زمانی که کریکت بین المللی بازی می کردم، مربیانی داشتیم، اما اگر با ضربه زدن با مشکل فنی مواجه می شدم، او شخص اصلی من بود. او راه حل هایی ارائه کرد اما او فقط بت کریکت من نبود.” بریتانیا، پیش از پنجاهمین سالگرد تولد این افسانه به PTI گفت.

فراتر از 22 یارد، او برای من مانند یک فرشته نگهبان است. هر زمان که در زندگی با هر بحران یا دوراهی شخصی مواجه شدم، پاجی یکی از اولین افرادی بود که با او تماس می گرفتم. و او همیشه بهترین درس های زندگی را داشت. نصیحت برای من،” او گفت.

او به یاد آورد که تندولکار در طول جام جهانی 2011 که به تنهایی برای هند با بیش از 350 دوش و 15 ویکت برنده شد، شب‌های بی‌خوابی داشت و مرتب سرفه و استفراغ می‌کرد، چقدر نگران بود.

“حتی من نمی دانستم که سرطان است. ساچین به طور منظم مرا چک می کرد و همچنین در طول درمان من در ایالات متحده، او همیشه نگران بهبودی من بود.” یووراج حتی زمانی را به یاد می‌آورد که برای اولین بار با تندولکار ملاقات کرد و این کاپیل دیو افسانه‌ای بود که تندولکار نوجوان را به پسر مدرسه‌ای یووراج معرفی کرد.

یووراج نمی‌توانست سریال را به خاطر بیاورد: “فکر می‌کنم ساچین در آن زمان بازی برای هندوستان را شروع کرده بود و تبدیل به یک هیجان‌انگیز شده بود. این کاپیل پاجی بود که مرا به ساچین برد و من برای اولین بار با او دست دادم.” اون موقع 10 سالشه

برای ثبت، پدر یووراج، یوگراج سینگ و کاپیل دیو، کریکت خود را با هم در چاندیگاره، زیر نظر همان مربی، برنده جایزه دروناچاریا، دش پریم آزاد، یاد گرفتند.

از او در مورد همکاری مورد علاقه اش در زمین با Tendulkar بپرسید و Yuvraj یک “مسابقه تست ویژه” را به خاطر می آورد.

یووراج گفت: «اگر به کتاب امتیازات نگاهی بیاندازید، من و ساچین در کریکت ODI شراکت زیادی نداشته‌ایم، زیرا او به طور کلی شروع به کار کرد و من برای بخش بهتری از حرفه‌ام در شماره 6 قرار گرفتم.

“اما در کریکت تست، ما در دسامبر 2008 در چنای مقابل انگلیس 150 امتیاز مثبت داشتیم. ما دنبال 387 بودیم و در اواخر بعدازظهر بازی را بردیم. ساچین 100 گل زد و من 80 شانس گرفتم (85).

“اما آن آزمون همچنان خاص است زیرا اولین مسابقه پس از حمله تروریستی 26 سپتامبر در بمبئی بود. کشور با این تراژدی کنار آمد و همه ما بسیار احساساتی و غرق در تلفات جان های بیگناه بودیم. و آن آزمایش در عرض یک دو هفته اتفاق افتاد. .

یووراج گفت: “برای ساچین، که از بمبئی آمده بود، حتی عمیق تر و شخصی تر بود. این همکاری در روز پنجم و تعقیب یک هدف نزدیک به 400 همچنان خاص خواهد بود. من آنقدر خوشحال بودم که پس از اتمام تعقیب ساچین را بلند کردم.” .

در ODI ها، یووراج مشارکت 138 ران خود را با تنها 16.4 اور در برابر حمله نیوزیلند متشکل از تیم ساوتی، کایل میلز و جیکوب اورم به یاد می آورد.

ما در مورد دو ضربه در شارجه و 98 ران اینینگ در Centurion صحبت می کنیم که معتقدم بهترین ضربه ODI او بود.

“اما یک اینینگ نزدیک به قلب من 163 سال او در کرایست چرچ در سال 2009 بود و او می توانست به راحتی دو صد در آن روز بگیرد اما بازنشسته شد. من همچنین 80 به علاوه (87) گرفتم و فکر می کنم هر دو در یک مرحله 72 امتیاز گرفتیم. در مورد این صد بار زیاد صحبت نمی شود، اما تلاشی بود که ارزش به خاطر سپردن را داشت.” برای دوستانش، تندولکار همچنان یک شوخی است و یووراج اغلب “قربانی” شوخی های عملی متعدد او بوده است.

ساچین عاشق غذاهای ژاپنی است و من در آن زمان در تیم نوجوان بودم. بنابراین او تعدادی از ما را برای شام بیرون برد و من برای اولین بار سوشی را چشیدم. اما بعد از مدتی فاجعه ای رخ داد. ساچین به من گفت که یک غذای دیگر واسابی را بچشم و به من قول داد که طعم شیرینی دارد. من شروع به جویدن کردم و از آنجایی که در مقابل آن رقابت می کرد، حالم به هم ریخته بود.” آن را زیبایی دلپذیر زندگی بنامید، پسر Tendulkar، Arjun، که اخیراً چند بازی چشمگیر IPL داشته است، طرفدار بزرگ Yuvraj است.

“می دانم. من به پدرش نگاه کردم و او به من نگاه می کند. او هم مثل من یک پنجه جنوبی است و تمام تلاشی که انجام داده نشان می دهد. اما به من اعتماد کنید، این بچه می تواند شش های بزرگ هم بزند. او می‌خواست تمرین کند و من آن را در آکادمی پدرم ترتیب دادم. پدرم به او علاقه دارد.” پس آرزوی او در 50 سالگی الگویش چه خواهد بود.

او با شوخی در پایان گفت: “بدیهی است که زندگی طولانی و سالمی دارد و ما را سرگرم می کند. اما در تولد 50 سالگی او فقط می خواهم او را به چالش بکشم تا در یک بازی گلف مرا شکست دهد.”

موضوعات ذکر شده در این مقاله