داستان یک روزنامه نگار پاک در تبعید

تلاش برای آدم ربایی به یک حرفه موفق پایان داد. (فایل)

پاریس:

او پس از خشم ارتش قدرتمند پاکستان با روزنامه نگاری خود به سختی جان خود را از دست داد. حالا داستان او تبدیل به کتاب طنز شده است.

درمانگر طاها صدیقی به او گفت که در مورد تلاش برای آدم ربایی که پنج سال پیش متحمل شده بود، فکر نکند، وگرنه هرگز از ضربه روحی خود فرار نخواهد کرد.

صدیقی با لبخند گفت: «معلوم است که من اصلاً به او گوش ندادم.

او در بار خود در پاریس، The Disident Club، که در سال 2020 به عنوان پناهگاهی برای تبعیدیانی مانند خودش افتتاح کرد، با خبرگزاری فرانسه صحبت می کرد.

نام خود را با کتاب کمیک زندگی‌نامه‌ای جدید او – که با کاریکاتوریست هوبرت موری که قبلاً یک دیپلمات فرانسوی در پاکستان بود – نوشته شده است – که چهارشنبه در فرانسه و به زودی به زبان‌های دیگر منتشر می‌شود.

این فیلم با لحظه ای در ژانویه 2018 آغاز می شود که اعضای ارتش پاکستان او را در روز روشن از تاکسی بیرون کشیدند و به داخل ماشین دیگری انداختند. بازداشت، شکنجه و مرگ احتمالات بسیار واقعی بودند.

دو ضربه شانس صدیقی را نجات داد — مردی را که گردنش را گرفته بود متقاعد کرد که او را رها کند و گفت بی سر و صدا خواهد رفت و متوجه شد که درب مسافر باز است.

او از ماشین در حال حرکت پرید، از بزرگراه شلوغ دوید و توانست به دوستان رسانه‌ای خود هشدار دهد و به سرعت یک کنفرانس مطبوعاتی در مورد حمله ترتیب داد تا زمان بخرد.

تنها پس از فرار به پاریس متوجه شد که در “لیست کشتار” ارتش قرار دارد و هرگز نمی تواند برگردد.

راه بسوی الحاد

رمان گرافیکی فراتر از این واقعه است تا گسترش افراط گرایی و جنگ در منطقه را از طریق داستان تربیت محافظه کارانه مذهبی او در عربستان سعودی و پاکستان توضیح دهد.

صدیقی گفت: «من تصمیم گرفتم داستانم را به عنوان یک کتاب طنز تعریف کنم، زیرا در جوانی نمی توانستم چیزی داشته باشم.

“این قطعا پدرم را عصبانی خواهد کرد. امیدوارم او آن را نبیند.”

نه اینکه رابطه خوبی با هم داشته باشند. پاسخ پدرش به تلاش برای آدم ربایی این بود که گفت خدا او را به خاطر نماز نکردن به اندازه کافی مجازات می کند.

این یک تجربه کلاسیک رومئو و ژولیت بود که پس از مخالفت خانواده صدیقی با ازدواج او با دختری شیعه که در دانشگاه با او آشنا شد، ایمان خود را به چالش کشید. شکاف بین شاخه های سنی و شیعه اسلام یک گسل پرخاشگر و اغلب خشونت آمیز در پاکستان است.

صدیقی که اکنون یک آتئیست تمام عیار است، می گوید: «این واقعاً این موضوع را در من ایجاد کرد که در نحوه زندگی ما مشکلی وجود دارد.

‘پشیمان نیست’

تلاش برای آدم ربایی به یک حرفه موفق پایان داد. او با بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی کار کرده بود و جایزه معتبر آلبرت لوندرس را برای مقاله‌ای در مورد طالبان که واکسن فلج اطفال را ممنوع می‌کرد، برد.

انتقاد بی باکانه او از ارتش قدرتمند پاکستان او را به یک هدف تبدیل کرد، به ویژه در صفحه اول روزنامه نیویورک تایمز که زندان های مخفی آنها را افشا می کرد.

موری، یکی از نویسندگان او، گفت: «بسیار دیوانه کننده بود. “اما این چیزی است که آن را به داستان جالبی تبدیل می کند. به نظر من آن را چشمگیر و قابل توجه می دانم. او نه تنها جان خود را به خطر انداخت، بلکه تبعید را نیز به خطر انداخت و روابط خود را با خانواده اش قطع کرد.”

صدیقی گفت که پشیمان نیست: “من این زندگی را انتخاب کردم اما واکنش (ارتش) را انتخاب نکردم. این به عهده آنهاست نه من. گاهی اوقات غمگین می شوم. من واقعاً در یک مقطع زندگی به کشور اعتقاد داشتم اما پاکستان کشوری بسیار ناکارآمد است.”

صدیقی در حال برنامه ریزی برای پیگیری زندگی سایر تبعیدیان است. او گفت: «من می‌خواستم کنترل را به دست بگیرم، زیرا وقتی به من حمله شد، کنترل خود را از دست دادم.

حتی درمانگر او نیز متقاعد شده است، که اخیراً برای صحبت در مورد تبعید و سلامت روان به نوار مراجعه کرده است.

او گفت: “او گفت که من خوب کار می کنم و هدفم را از اتفاقی که برای من رخ داده است به دست آورده ام.” “من واقعا خوشحال شدم.”

(به جز عنوان، این داستان توسط کارکنان NDTV ویرایش نشده است و از یک فید سندیکایی منتشر شده است.)